Oração da Noite 2

پدر من ، اکنون که صداها فروکش کرده و گریه ها از بین رفته است ، اینجا ...

«پدر من، اکنون که صداها خاموش شده و فریادها خاموش شده است، اینجا پای تخت و روحم به سوی تو برمی خیزد تا بگویم: به تو ایمان دارم، به تو امید دارم و با تمام توانم تو را دوست دارم. جلال تو، خداوندا! خستگی و مبارزه، شادی ها و افسون های این روزی که پشت سر ماست را در دستان تو می گذارم. اگر اعصاب به من خیانت کرد، اگر انگیزه های خودخواهانه بر من چیره شد، اگر جای خود را به کینه یا غم دادم، مرا ببخش! به من رحم کن اگر خیانت کرده ام، اگر سخنان بیهوده گفته ام، اگر بی تابی مرا برده است، اگر خاری در صورت کسی بوده ام، مرا ببخش! امشب نمی خواهم بخوابم بی آنکه امنیت رحمت تو را در جان خود احساس کنم، رحمت شیرین تو که کاملا مجانی است. پروردگارا، از تو سپاسگزارم، پدرم، زیرا تو سایه خنکی بودی که تمام این روز مرا پوشانده بود. من از شما سپاسگزارم زیرا نامرئی، محبت آمیز و درگیر کننده، در تمام این ساعات مانند یک مادر از من مراقبت کردید. پروردگارا، اطرافم سکوت و آرامش است. فرشته صلح را به این خانه بفرست. اعصابم را آرام می کند، روحم را آرام می کند، تنش هایم را رها می کند، وجودم را غرق در سکوت و آرامش می کند. مراقب من باش پدر عزیز، چون با اطمینان تسلیم خوابم می‌شوم، مثل بچه‌ای که با خوشحالی در آغوش تو می‌خوابد. به نام تو، پروردگارا، در آرامش خواهم بود. همینطور باشد! آمین."