فرار از خانه خالی از سکنه فوفائو
سالها پیش، فوفائو یکی از محبوبترین شخصیتهای Carreta da Alegria بود، کاروانی از هنرمندان که در سراسر برزیل سفر میکردند و سرگرمی و شادی را برای مردم به ارمغان میآوردند. با این حال، یک روز، اتفاق وحشتناکی برای فوفائو افتاد.
فوفائو از یک کولی هدیه ای دریافت کرد که او را نفرین کرد و او را بدون هیچ ردی ناپدید کرد. فوفائو به طور مرموزی از Carreta da Alegria ناپدید شد و دیگر هرگز دیده نشد. سالها گذشت و افسانه فوفائو نفرین شده زنده ماند،
تا اینکه یک روز، پسری به نام لوان تصمیم گرفت تا در مورد راز ناپدید شدن فوفائو تحقیق کند.
لوان مرد جوانی کنجکاو و نترس بود و داستان های زیادی در مورد نفرین کولی و احتمال وجود یک عمارت جن زده که فوفائو می توانست در آن زندگی کند خوانده بود. لوان که مصمم به کشف حقیقت بود، به جستجوی عمارت رفت و در نهایت آن را در جنگلی تاریک و منزوی پیدا کرد.
با ورود به خانه، لوان احساس کرد که لرزی بر ستون فقراتش جاری شده است. خانه تاریک و ساکت بود و چندین عکس از دوستان قدیمی فوفائو در اطراف خانه پراکنده بود. وقتی از راهروهای تاریک عبور می کرد، لوان صدایی از زیرزمین شنید. کنجکاو به طبقه پایین رفت و اتاقی با در باز پیدا کرد، با ورود ضربه ای شدید به سرش احساس کرد و بیهوش شد.
وقتی لوان از خواب بیدار شد، فوفائو بود، با لباس های کثیف، چشمان قرمز و خفاشی پر از میخ در دست.
فوفائو از حضور لوان در خانهاش بسیار عصبانی بود و تصمیم گرفت او را در زیرزمین نگه دارد.
حالا لوان 5 روز فرصت دارد تا قبل از اینکه خیلی دیر شود از خانه جن زده فوفائو فرار کند.