آزمون کلاس MC-Mr MC-12 MCQS با جواب متن کامل کتاب انگلیسی
خداحافظ ، آقای چیپس یک رمان در مورد زندگی یک مدرس مدرسه ، آقای چیپینگ است که توسط نویسنده انگلیسی جیمز هیلتون نوشته شده و اولین بار توسط Hodder & Stoughton در اکتبر 1934 منتشر شده است. در دو فیلم سینمایی و دو نمایش تلویزیونی اقتباس شده است.
این رمان داستان داستان یک معلم مدرسه محبوب ، آقای چیپینگ ، و دوره طولانی مدت حضور وی در مدرسه بروکفیلد ، یک مدرسه شبانه روزی پسرانه کوچک انگلیسی ، که در روستای داستانی بروکفیلد واقع شده است ، در Fenlands را روایت می کند. آقای چیپس ، همانطور که پسرها او را صدا می کنند ، در عقاید او متعارف است و نظم و انضباط محکم را در کلاس تمرین می کند. نظرات وی گسترده تر می شود ، و پس از ازدواج با كاترین ، زن جوانی كه او را در تعطیلات در منطقه دریاچه ملاقات می كند ، دیدگاههای وی گسترش می یابد. کاترین معلمان و سرپرست بروکفیلد را فریب می دهد و به سرعت طرفداری از دانش آموزان بروکفیلد را به دست می آورد. ازدواج آنها مختصر است. او در زایمان می میرد و او هرگز ازدواج نمی کند و یا علاقه عاشقانه دیگری ندارد.
یکی از تم های تلخ و تلخ این کتاب اینست که چیپ کردن همه همسالانش را از بین می برد که ازدواج مختصر او به اسطوره محو می شود و کمتر کسی او را چیزی غیر از کارشناسی تایید و تنهایی می شناسد. علیرغم اعتبار متوسط او در مورد چیپینگ و دیدگاه وی مبنی بر اینکه یونانی و لاتین کلاسیک (موضوعات دانشگاهی وی) زبانهای مرده ای هستند ، او یک معلم مؤثر است که مورد توجه دانش آموزان و فرمانداران مدرسه قرار می گیرد - او به یک موسسه فرسوده تبدیل شده است. در سالهای بعد ، او طنز طاقی را ایجاد می کند که همه را خوشحال می کند. با این حال ، او همچنین با یک تلفظ قدیمی (عجیب ، شاید برای معلم زبانهای کلاسیک) ، به نوعی آناکرونیسم تبدیل می شود و به دلیل انزوا خود مورد تاسف قرار می گیرد. او در این بستر مرگ از تحقق آنچه به عنوان معلم پسران احساس می شود صحبت می کند. از بسیاری جهات ، این رمان را می توان به عنوان یک مراقبه در مورد معنای زندگی غیرشخصی ، بی سر و صدا زندگی کرد.
اگرچه این کتاب به طور عجیبی احساساتی است ، اما تحولات گسترده اجتماعی را که چیپس در طول زندگی خود تجربه می کند ، به تصویر می کشد: او دوران تصدی خود را در سپتامبر 1870 در بروکفیلد ، در 22 سالگی ، با شروع جنگ فرانکو و پروس آغاز کرد. او در نوامبر سال 1933 در سن 85 سالگی درگذشت. به عنوان یک خواننده مدرن ، این واقعیت است که مدت کوتاهی پس از ظهور قدرت آدولف هیتلر ، داستان را به طرز چشمگیری ، اما با شعور اضافه می کند. نه نویسنده و نه خوانندگان آن نسخه های اولیه از ویرانی هایی که هیتلر طی چند سال به اروپا آورد ، آگاه نبودند.
موقعیت خداحافظی ، آقای چیپس احتمالاً در مدرسه لیز ، کمبریج مستقر است ، جایی که جیمز هیلتون دانش آموز (1815-1915) بود. گفته می شود که هیلتون گفته است که الهام بخش شخصیت اصلی ، آقای چیپس ، از منابع بسیاری از جمله پدرش ، که سرپرست مکتب انتهایی Chapel End بود ، گرفته شده است. آقای چیپس همچنین به احتمال زیاد براساس W. H. Balgarnie ، استاد گروه Leys (1900-30) ، که مسئولیت لیس را به صورت شبانه روزی مستقر کرده است (که در آن نخستین داستان کوتاه و مقاله های کوتاه هیلتون منتشر شده است). با گذشت سالها ، پسران پیر به Geoffery Houghton ، استاد دانشگاه The Leys و یک مورخ مدرسه نوشتند و این پیوندها را بین Chipping و Balgarnie تأیید کردند که سرانجام در سن 82 سالگی در پورتادادگ درگذشت. [3] Balgarnie به مدت 51 سال با مدرسه در ارتباط بوده و سالهای آخر عمر خود را در اقامتگاههای معتدل در مجاورت گذرانده است. مانند آقای چیپس ، بالگارنی یک نظم و انضباط سختگیر بود اما پسرها را نیز دعوت می کرد تا برای چای و بیسکویت به وی مراجعه کنند. [4]
هیلتون درباره مرگ بالگارنی نوشت: "تصور می كنم كه Balgarnie الگوی اصلی داستان من بود. وقتی داستانهای زیادی راجع به زندگی در مدارس عمومی می خواندم ، من از این واقعیت متحیر می شوم كه من هیچ تمیز کاری را انجام ندادم همانطور كه ظاهراً نویسندگان آنها چنین كردند. و بخش اعظم این معجزه ناشی از بالگرنی بود. "[4] ویس های کنار گوشت گوسفند یکی از اربابان" لایز "لقب" خرده فروشی ها "را برای او به دست آورد ، الهام بخش احتمالاً برای نام آقای چیپس. [4]