We use cookies and other technologies on this website to enhance your user experience.
By clicking any link on this page you are giving your consent to our Privacy Policy and Cookies Policy.

رمان نیم دیگر من 屏幕截图

关于رمان نیم دیگر من

دانلود رمان نیم دیگر من

خلاصه :

من در دنیای تاریک خود غرق بودم. دنیایی که برایم جز بی وفایی حاصلی نداشت.

اما تو آهسته قدم در وجودم گذاشتی. با هر قدمت کوچه های تاریک قلبم را روشن

کردی. دست هایم را گرفتی و با خود به دنیای عشق نابت بردی. دنیایی که پر شدم

از حس خوب حضورت در کنار قلب خسته ام. لبخند و اخم هایت قلب کوچکم را قل

قلک می داد. تعصب هایت که عاشقانه هایت را به رخ می کشید و من را پر می کرد از حس خوب بودنت..

تازه داشتم دنیایم را با تو می ساختم که…اصلا بگو تو از تبار کدام انسان ها بودی..

نگاهت در انتهای افق به دنبال چه بود..قدم هایت پی کدام مقصد بود..من را لایق ندانستی یا شیرینی عشق ابدی تو را نمک گیر کرد؟!

متمایز از هر آن چه تاکنون خوانده اید..

پایانی کاملا متفاوت و دور از تصور..

نام رمان:نیمِ دیگرِ من

نام نویسنده:طاهره بابائی

قسمتی از رمان :

به نام خداوند بخشنده و مهربان

با عجله پله ها راطی کرد.درحالی که اشک هایش راپاک میکرددرحیاط

را بازکردپدرش دوان دوان دنبالش دویدوگفت:صدف صبرکن کجا میری؟

به من حق بده ،نفس زنان ایستاد.صدف باچشمان گریان به پدرش نگاه

میکردخواست چیزی بگویدکه صدایش بلند نمیشد گریه امانش نمیداد

درحالی که میدویدازحیاط خارج شد ودر رامحکم روی هم کوبید.تاکسی

سوارشدو ازخانه فاصله گرفت دقایقی را درراه سپری کردسپس اسکناسی

ازجیبش دراوردوبه مردراننده داد:خیلی ممنون پیاده میشوم.راننده اسکناس

را ازدستش گرفت وبلافاصله سرعتش را کم کردوکنارخیابان متوقف شد.صدف

پیاده شدودرماشین را بست.باقدم های اهسته وبی هدف درپیاده روحرکت

میکردتصویرمادرش جلوی چشمانش ظاهرمی شد شدت اشک هایش بیشتر

می شدیاد روزهایی می افتاد که مادرش زنده بوددلش میخواست کنارش

بودوبغلش میکرد این رویای بودنش دیگرکافی نبوداشکهایش را کمی کنارزداز

روی گونه اش،به اطرافش نگاه کرداین کوچه ای بودکه خواهرش دران زندگی

میکرد به طرف خانه رفت زنگ در رافشار زدلحظاتی بعدخدمتکاری در را بازکرد

وگفت:سلام…صدف خانم بفرمایید داخل ــ صدف با صدای گرفته گفت:سلام..

مهرانگیزخانم صبا هست؟ــ مهرانگیز:بله هستن خوش امدین تشریف بیاورید

داخل ــ صدف به همراه اوازحیاط گذشت وبه وردی خانه که رسید صدا زد:صبا؟

…..صبا کجایی؟ زنی سبزه وخوش رو خوش هیکل وبا لباسهای شیک ومرتب

به پیشوازش امد وگفت:اینجام عزیزم خوش اومدی بیا بالا…صدف به طرفش

دویدودست هایش رابه دورگردن اوحلقه کردوشروع کردبه گریه کردن درگوش

اوارام میان گریه ها می گفت:صبا حالم خوب نیست ــ صبا چهره خندانش

را درهم کشید وبا نگرانی گفت:چی شده عزیزم؟

最新版本1.01.0更新日志

Last updated on 2018年04月22日

Minor bug fixes and improvements. Install or update to the newest version to check it out!

翻译中...

更多应用信息

最新版本

请求 رمان نیم دیگر من 更新 1.01.0

系统要求

4.1 and up4.1 and up

更多
订阅APKPure
第一时间获取热门安卓游戏应用的首发体验,最新资讯和玩法教程。
不,谢谢
订阅
订阅成功!
您已订阅APKPure。
订阅APKPure
第一时间获取热门安卓游戏应用的首发体验,最新资讯和玩法教程。
不,谢谢
订阅
成功!
您已订阅我们的邮件通知。